هرگز در زندگی اینقدر نسبت به رنج دیگران بی تفاوت نبودم که نسبت به رنج مردم غزه و فلسطین در این روزها ... وقتی کودکان وطن من توی سیل و خشکسالی و بی نانی و بی آبی و بی خانمانی و هزار درد و رنج دیگه دارند دست و پا می زنند، در مملکتی که جزو ثروتمندترین ممالک جهان هست، وقتی ثروت مملکت من به جای صرف شدن در جهت رشد مردمش، برای حمایت از حماس و ... خرج میشه به اسم امنیت مملکت من، در حالی که مردمش روز به روز فقیرتر میشن و همین فقر امنیت آدمها رو تهدید و تحدید می کنه، وقتی
خانه پر از درد و رنج شده، جایی که اهالی ش فقط به فکر فرار ازش هستند، من مجالی برای رنج کشیدن بر درد همسایه ندارم ... و نه تنها مجال که حالی برای شرکت در این سیرک همگانی جهانی آدمهای از جنگ و خفقان بی خبر رو هم ندارم ... اونایی که حتی لحظه ای نمی دونند که دقیقا دارن برای چی اعتراض می کنند و می جنگند ... اما با این همه امیدوارم که تمام عاملین جنگ در هر جای جهان، زمینگیر و خفیف بشن و دستشون از جان و مال مردم جهان کوتاه بشه ... اونوقت شاید دوباره احساسات خفته بیدار بشن و ایام مسخ شدگی ما از اینهمه رنج هم به پایان برسه و قدری زندگی رو زندگی کنیم ... _______________________________________________________________________________________________خسته نیستم هنوز ... زندگی همچنان مهربانانه در کنار من قدم بر میداره ... هر آنچه لازم دارم در دستان من هست و هر آنچه برای مسیر و رشد من ضروریه، رو در روی من ... اما با اینهمه احساسات متفاوت و غریبی رو دارم تجربه می کنم که با یه جور بی تفاوتی عجیب و تازه همراه شدند ... شاید این از ثمرات سن باشه ... شاید این به خاطر تجربه های متعدد این سالها، علی الخصوص سالهای اخیر هست ... گاهی فکر می ک قلب چوپون فکر نی بود ......
ما را در سایت قلب چوپون فکر نی بود ... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : laleh875 بازدید : 4 تاريخ : سه شنبه 18 ارديبهشت 1403 ساعت: 12:51